کد مطلب:41648 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:272

آزار قریش











وقتی كه محمد مردم را به ایمان به خدا و یكتاپرستی دعوت نمود ما اهل بیت نخستین كسانی بودیم كه به او ایمان آوردیم و آنچه آورده بود تصدیق كردیم. و سالها بر همان منوال گذشت در حالی كه در هیچ یك از محله ها و آبادیهای عرب جز ما، كسی خدا را پرستش نمی نمود.

قوم ما (قریش) خواستند پیامبرمان را بكشند و ریشه ما را بر كنند (به همین منظور) نقشه ها برای ما كشیدند و كاری ناروا با ما كردند. و ما را از خوراكی و نوشیدن جرعه ای زلال بازداشتند و بیم و ترس را به ما ارزانی داشتند و بر ما دیده بانان و جاسوسان گماشتند و ما را به رفتن به كوهی سخت و ناهموار ناگزیر ساختند. و آتش جنگ را بر ضد ما بر افروختند و میان خود پیمانی نوشتند كه با ما نخورند و نیاشامند و همسری و خرید و فروش نكنند و دست بر دستمان نسایند و امانمان ندهند مگر آنكه پیامبر را به ایشان بسپاریم تا او را بكشند و مثله كنند (تا عبرت دیگران باشد).

ما از ایشان جز در موسم حجی تا موسمی دیگر امان نداشتیم (و امان فقط منحصر به ایام حج بود). پس خداوند ما را بر حمایت از او و دفاع از حریم و نگهداشت حرمت او و نگهبانی از او با شمشیرهای خود در تمام ساعات هولناك شبانه روز، مصمم داشت.

[صفحه 33]

مؤمن ما از این پایمردی امیر ثواب داشت و كافرمان[1] نیز به سبب خویشی و ریشه دودمانی خود از او حمایت می كرد.

اما دیگر قریشیان كه اسلام آورده بودند چنان بیم و هراسی كه ما داشتیم، نداشتند. زیرا یا به سبب هم پیمانی، ریختم خونشان (بر كفار) ممنوع بود و یا عشیره و قومشان از آنان دفاع می كردند.

به هیچ كس چنان گزندی كه از سوی قوممان متوجه ما بود نرسید؛ چه، آنان از كشته شدن نجات یافته و در امان بودند....

قال علی (ع):... ان محمدا لما دعا الی الایمان بالله و التوحید له كنا اهل البیت اول من امن به و صدقه فیما جاء به فلبثنا احوالا كامله مجرمه تامه و ما یعبدالله فی ربع ساكن من العرب غیرنا.

فاراد فومنا قتل نبینا و اجتیاح اصلنا و هموا بنا الهموم و فعلوا بنا الافاعیل.

و منعونا المیره و امسكوا عنا العذب و احلسونا الخوف و جعلوا علینا الارصاد و العیون و اضطرونا الی جبل و عر و اوقدوا لنا نار الحربت و كتیوا علینا بینهم كتابا لایواكلوننا و لایشاربوننا و لایناكحوننا و لا یبایعوننا و لانامن فیهم حتی ندفع الیهم محمدا فیقتلوه و یمثلوا به فلم نكن نامن فیهم الا من موسی الی موسم فعزم الله لنا علی منعه و الذب عن حوزته....[2] .

[صفحه 34]



صفحه 33، 34.





    1. جریان شعب ابوطالب یك حركت ایذایی و تحریمی از ناحیه قریش و همپیمانان ایشان علیه بنی هاشم بود. باید توجه داشت كه محصوران در شعب الزاما گرویدگان پیامبر نبودند بلكه عموم قبیله بنی هاشم چه آنها كه ایمان آورده بودند و چه كسانی كه هنوز كافر بودند مشمول این تحریم می شدند. بنابراین، فرمایش حضرت كه می فرماید: كافران نیز از او حمایت می نمود معنای صحیحی پیدا می كند.
    2. بحار، ج 33، ص 11، بخشی از نامه حضرت به معاویه؛ پیكار صفین، ص 128 با تغییر و تصرف در ترجمه.